.....................



سلام عزیز دلم خوبی چکار میکنی چه خبراااا حالت مادر عزیز ت خوب شد الهی سایه پدر و مادر عزیز ت

هیچوقت از سرت کم نشه و آرامش همیشه تو خونتون  حاکم باشه که این 

خیلی با ارزش است خودت خوبی عزیز دلم الهی من فدای تو بشم 

که پست جدید گذاشتی و به فکر همه هستی من اصلا اهل ورزش 

دیدن نیستم ولی بابام و داداشم نگاه میکنند و کلی حرص میخورن  

قیافه هاشون دیدنی میشه راستی مبارک باشه واسه آقا علیرضا 

که بعد از ده سال به آرزویش رسید آفرین به تو واسطه این ازدواج 

شدی بهت افتخار میکنم که تونستی  گره از کار دو تا جوون  باز کنی 

دیگه یک عروسی افتادی وای چقدر عروسی رفتن لذت بخش است از 

بچگی عاشق عروسی رفتن بودم خخخخخ  دوم و چهارم و پنج شهریور 

عروسی داریم اولی دختر پسر عموی مامانم هست و دومی دختر دوست 

همکار بابام است سومی هم دوستم است انشاء الله همه خوشبخت بشن

و همیشه با عشق و محبت کنار هم زندگی کنند چون این با هیچ پولی 

بدست نمیاد دوستم که عروسیش هست دیروز اومده بود پیشم و کلی 

گریه میکرد که همسرش و مادر همسرش همش تو خرید جهیزیه دخالت 

میکنند چرا این وسیله رو نخر یدی این وسیله خوب نیست عوضش کن 

پسره گفته اینه و شمعدان  نمی خرم حلقه هامون رو بریم بدل بخریم 

رفتن بدل خریدن خرج عروسی بر عهده داماد است و سرویس چوب و تمام 

تیکه های بزرگ به گردن داماد است بهش گفتم خداییش حق بده همسر تو 

که یک میلیون و پانصد حقوقش است چه جور ی میتونه اینهمه خرج کنه 

چهارصد نفر هم باغسرارویه رو ی موجهای خروشان شاندیز  است گرفتن 

کلی باهاش دعوا کردم گفتم یک خورده دو تایی تون توقعاتتان را بیارین 

پایین گفتم تو که می دونستی همسرت سختش است فقط یک عصرانه 

میگرفتی واسه مردم زندگی نکن واسه خودت زندگی کن رفته بهترین 

آرایشگاه تو مشهد وقت گرفته حالا معمولی تر و کم هزینه تر بگیر مگه

چه اشکالی داره بهش گفتم واقعا ارزش داره بهترین شب زندگیتون  رو 

با دلخوری شروع کنید پسره گفته هر وسیله ای که نتونستم بگیرم بعد 

یک سال یا کمتر همه رو واست میخرم باز از این طرف دوستم ناراحته 

که بعدش به چه درد من میخوره وقتی جهیزیه ام رو همه می بینند 

چند ساعت باهاش صحبت کردم آدم سرش سوت میکشه واسه چیزهایی 

که تو زندگی اصلا ارزشی نداره مادر پسر رفته النگو هاشو فروخته واسه

دوستم سرویس طلا خریده هر روز منت میذاره که من النگوهامو  فروختم 

وای امان از بعضی بزرگترها آدم نمیدونه چی بگه به دوستم گفتم تو 

نباید طلا میخریدی حالا اگه میخواد دلخوری پیش بیاد حالا بر فرض 

مردم میگن طلا به عروسشون  ندادند  اتفاقی میفته  انقدر نصیحتش 

کردم که نگو خودم وقتی اومدم خونه سرم داشت منفجر میشد خدا روشکر

دوستم راضی شد و گفت چقدر آرومم  کردی بهش گفتم اگه واسه چیدن 

جهیزیه ات خواستی تا بیام برات طوری بچینم که تو چشم بیاد اگه هم 

میز ناهار خوری نخريده میز ناهار خوری مامانت رو بیار رویش پارچه 

میندازیم  و تزیینش  میکنیم تا سرویس چینی ات رو بچینی دیگه مجبور

شدم از خودم مایه بذارم و کمکش کنم تا آروم بشه و باعث اختلاف نشه

گفتم نگران نباش اگه دوستش داری باید با داشتن و نداشتنش  بسازی 

پس واست مهم نباشه مردم چی میگن بهش گفتم آبروی همسرت رو 

جلوی مامانت نبر که نداره دیگه با کلی نصیحت آروم شد و گفت راست

میگی اصلا ارزش نداره ولی بهش گفتم میتونی از خرجهای دیگه ات 

بزنی و حلقه ازدواجت رو بدل نخری  و آیینه و شمعدان رو این دو تا

واسه شگونش  واجبه که خوب باشه بقیه مهم نیست ولی من دوستم 

رو میشناسم خیلی ادعا میکنه مامانهای  دو طرف به عوض اینکه 

دو جوون رو آروم بکنند بیشتر شیرشون  میکنند امان از دست

بعضی بزرگتر ها خدا کنه بخیر بگذره به خوبی و خوشی برن

سر خونه زندگیشون  وای مامانهای اینا قابل مقایسه با مامان من 

نیستند موقعی که شوهر خواهر اومد خواستگاری خواهرم یک جوونی  

بود که تازه وکالت قبول شده بود و هیچی  پول نداشت مامانم فقط 

ملاکش  این بود که پسر باید نماز خون باشه و اهل هیچ دودی  و مشروبی

نباشه و کسی از نظر اخلاق و رفتار ضمانتش کنه که خدارو شکر همه 

ویژگی ها رو داشت مامانم دید پسر خوبی هست و خانواده خوبی هستند ت

هیچ تیکه ای از شوهر خواهرم نگرفت فقط خواهرم دوست داشت مهریه 

اش به تاریخ تولدش باشه ولی مامان و بابام مخالف بودن ولی مادرشوهر

خواهرم و پدر شوهرش گفتن هر چقدر دوست داره مهریه بگه دیگه همون

1359 سکه به تاریخ تولدش شد و خواهرم موقع عروسیش فقط یک 

آینه و شمعدان خرید و یک حلقه و سه سال تو عقد بودن و مامانم هم دید 

شوهر خواهرم پسر مودب و خوبی هست تو دوران عقد کمکش کرد تا 

خونه بخره چون تو فامیل مامانم بد میدونند طرف اجاره نشین باشه 

مامانم هم آبرو داری کرد خدا رو شکر الان 15 سال میگذره ما هیچ 

بدی از شوهر خواهرم و خانواده اش ندیدم انقدر شوهر خواهرم با مامانم 

رابطشون  خوبه که نگو ما بعضی موقع ها که مامانم حرف ما رو گوش 

نمیکنه به شوهر خواهرم میگیم به مامانم بگه ولی ناگفته نمونه که شوهر 

خواهرم با اینکه تک پسر است ولی خانواده اش هیچ خرجی واسش تا به الان 

نکردن حتی خرج مجلس هم خودش داد آنطوری نیستن که نداشته باشن فقط 

اهل تفریح و خوش گذرونی  هستن به بچه هاشون کاری ندارن اوایل خواهرم 

خیلی حرص میخورد ولی مامانم همیشه متقاعدش  میکرد که همیشه از خدا بخواین

هر چی بخواین میده الان بعد چند سال صاحب همه چی شدن آپارتمان بهترین نقطه مشهد

که حاشیه خیابون است و باغ و دفتر و ماشین خوب و چند تا قطعه زمین خدا رو شکر خیلی 

خوبه هم احترام ما رو دارن هم احترام خانواده همسرش رو طوری است که همه تو فامیل 

همسر خواهرم تعریف میکنند ولی خوب خواهرم هم هر کاری پدر و مادر شوهر خواهرم 

داشته باشن واسشون انجام میده از دکتر ببردشون  تا کارهای دیگه تو زندگی اگه صبر 

و عشق نباشه و همه کارها رو واسه رضای خدا انجام بدیم هیچ وقت خدا آدم رو تنها نمی ذاره

الان حتمی میگی چقدر از خودشون تعریف کرده بخدا اصلا دروغ نمیگم همه واقعیت داشت

اصلا من و خانواده ام آدمهای پیچیده ای نیستیم که نتونی  بشناسی من نمیتونم مثل اون آقا 

علیرضا ده سال صبر کنم دیگه هفت ساله پای عشقت نشسته ام الان خیلی خسته ام خیلی 

از اینکه می بینم اون کسی که دوستش دارم و سالها  عاشقانه به پایش نشستم و از سال 

92 من از عشقم بهش گفتم حالا سکوت میکنه خیلی بیشتر زجر میکشم تا اینکه تو بگی من

اصلا ازت خوشم نمیاد و من دختری با ویژگی تو رو اصلا دوست ندارم تو فقط نگاه میکنی .

سکوت سکوت سکوت ................

یک حرفی بزن عشق من یه چیزی بگو 

 





:: برچسب‌ها: دلنوشته لحظه قرار عاشقی,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 29 / 5

و ساعت 1:33 قبل از ظهر



.:: Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by cheshmanabi ::.
.:: Design By :
wWw.loxblog.Com ::.




................................................ النازپوراسماعیلی ............................................. به صفحه اینستاگرام نقاشی ایرانی من بپیوندید: INSTAGRAM_IRANIAN1PAINTING ............................................. به صفحه اینستاگرام آشپزی من بپیوندید ... lnstagram- cheshmanabi ............................................... https://instagram.com/shayda_wear?igshid=10z6vflya9ey6 مزون مانتوی اینجانب دراینستاگرام عضو شوید ممنون




الناز پوراسماعیلی
















حافظ , دلنوشته غم فراق , دلنوشته لحظه قرار عاشقی , دلنوشته فراق , سهراب سپهری , مولانا , شعر , سخنان بزرگان , دلنوشته چشمان بی فروغ , آشپزی 2 الناز , جک , آشپزی الناز , دلنوشته غم فراق , مینیاتور , صنایع دستی ,




»تعداد بازديدها:
»کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1788
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1933
بازدید ماه : 8177
بازدید کل : 778669
تعداد مطالب : 24296
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1



<-PostTitle->

<-PostContent->

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->

برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
[ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ]
[ ]
................................. ???????????????? ...........................

دانلود آهنگ
.............................

دانلود آهنگ
.................................

دانلود آهنگ
....................................

دانلود آهنگ
....................................

دانلود آهنگ
........................................

دانلود آهنگ
...........................................

دانلود آهنگ
.........................................

دانلود آهنگ
...........................................