پشت در بسته با یه قلب شکسته هی نشستم هی نشستم
آخرش زدم قفل وشکستم بخاطر نجات دل خسته ام
دوباره کمر همت رو بستم
ما که به روزگار روزا رو باختیم همش سوختیم وساختیم
با حال پریشون عشق رو نشناختیم
با چشمای گریون عشق رو نشناختیم
خوشحالم ای دل باز پر در آوردی
جمعیت عاشق باز سر در آوردی
خوشحالم ای دل آشتی کردی با عشق
باز سر از دیار ما پر در آوردی
:: برچسبها:
بیاد اسطوره های هنر,
|