نترس بگو دوستت دارم تا شب وعشق را چنان به هم بیامیزم ڪه تمام شاعران جهان دیوانگی مارا تفسیرڪنند دلت که گیـر باشد خرافاتی هم میشوی سبـزه که هیچ زمین و زمـان را به هم گـره میزنی تا آنی که میخواهی مالِ تُ باشد وإلا گرهِ سبـزه هیچ آدمی را وادار به کاری نکرده گره ڪردن سبزه هاكه خرافات است توقول بده با تمام جانت مى آيى من يڪ روز نه هرروز زمين رابه آسمان گره ميزنم تمام روزهای بهارم و تمام فصل سال را گره میزنم به تُ و چشم هایت میخواهم یکسال دیگر تمدید کنم زندگی ام را حوالیِ خیابانِ بی انتهای خیالت آرام جانَــم♡ ❪دوسـت داشـتَنت❫ قَشنگ ❪عشـقَت❫ پُر از امنیَت و ❪خواسـتَنت❫ پُر از لِطافت اسـت میخواهَمت جان دلَــم با تَمـامِ قَلبَــم بِمان برایم تا ابَـد کاش نیوتن برای عشق هم قانون سوم تعریف می کرد! که وقتی من تو را دوست دارم تو حق عکس العملی جز دوست داشتن من نداشته باشی نـــــــــــگاه تــــــــــو ای روشنی چشمانم ای توان و قدرت ِ قدم هایم تو تسکین ِ دردهایِ منی تو نور و امیدواری ِ جان منی. پیش رویم راهی ست ناپیدا در این مسیر دستانم را بگیر و با من قدم بردار همچون راه های رفته ی دیروزها که سرنوشت هر چه باشد عشق و نگاه ِ تو نیاز است، چون هوا شب بخیر جانه دلم إی که بی تو تب و تابیست دلم غم مخور جانانه جانا که دلم بیمار توست
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,
|