که تازگی در فضای مجازی فعالیت می کنی چی شده فکر کنم بدجور بی تاب عشق 

شدی بدجوررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر

الهی من فدای عکس بچگی هات بشم که از چشمهای فندق ات شیطنت می باره 

الهی من فدای زبون در اومدت بشم که آنقدر خوشمزه و شیرین بودی وای دوست دارم

از قسمت هم شدیم دوست دارم دخترمون شبیهه باباش باشه با تمام ویژگی های خوب وبدی

که داری دوست دارم وقتی دخترمون رو نگاه می کنم یاد باباش بیفتم که چقدر برای بدست 

آورنش سختی کشیدم چقدر خواستگارهای فامیل و غریبه و آشنا و همسایه و............. رد کردم 

و می کنم واسه تو ...... چقدر مجبور شدم خواستگارهایی که میامدن خونمون ردشون کنم که 

مامانم فکر کنه که اونها من رو نپسندیدند از بد روزگار هر کی میاد خوشش میاد از من وای این 

موضوع داره دیگه منو دیوونه می کنه دیگه خسته شدم از الکی نشستن روبه روی خواستگارهایی 

که می آیند چون مامان و بابام ناراحت نشوند که چرا قبول نمی کنم که چرا از بین این آدمهایی که 

فوق العاده تحصیلات و شغل تاپی داشتند همه دخترها خوششون میاد از خواستگار داشتند من 

متنفرم از هر خواستگاری به غیر از تو ...........من با این تخیل سالها با تو حرف می زنم می دونم

رسما دیگه دیوونه شدم می دونم از خنده دل درد میشی و به حرفهام می خندی دوست دارم

وقتی می خندی به حرفهام خنده های قشنگت رو ببینم ای جان احسان جونم 

بگذریم خیلی تخیل پردازی کردم رسما عقلم رو سالها از دست داده ام همه کلی نصیحت 

می کنند من فقط گوش هایم کر هست آخه من چند بار می خواهم زندگی کنم که بزارم

کسی دیگه ای برام تصمیم بگیرد این زندگی من هست من دوست دارم همسفر زندگیمو 

خودم انتخاب کنم می دونم خیلی پر رویی کردم و جسارت که واسط نامه نوشتم که دوستت 

دارم ولی من واقعا بی اصل و نصب و پررو و قیح نیستم چاره ای نداشتم راستی احساسی 

که من فکر می کنم تو هم به من داری درسته یک نشونه ای بگو که من همه اش فکر 

می کنم دارم توهم می زنم مثلا عکس صدف بزار یا یک نشونه ای که واقعا مطمئن بشم

چند ساله دارم فکر می کنم که به یک نفری رو بزنم که واسطه عشق من و تو باشه 

نمی دونم کارم درسته یا نه فقط دنبال راه حل هستم امیدوارم بشود و همین طور که 

تا الان مسیر رو بهم نشون بده خودت هم فکر می کردی بیایی و حرفهای من رو بخونی 

راستی امیدوارم مامانت فکر نکند که من دختر بدی هستم این برای من خیلی مهم هست

اگر مامانت از من خوشش نیاد من از عشق ات و دوست داشتنت دست میکشم چون 

ایشون اگر من رو بپذیرند من حتما با تو خوشبخت میشم اگر نه زندگی با عاقبت خوشی 

ندارم اینها برای من خیلی مهم هست شاید فکر کنی من دارم ادا در میاورم که خدا خودش 

می داند که من چطور آدمی هستم راستی صبح وقت نشد باهات صحبت کنم داشتم باقلوا

ترکی درست می کردم واسه مهمونهامون  بعدش هم ناهار کباب کوبیده درست کردم جایت خیلی خالی بود 

راستی موقعی که مشهد اومده بودی واسه اکران بدون تاریخ بدون امضا  باقلوا درست کردم

روز دوم اوردم سینما هویزه ولی نتونستم به دستت برسونم انقدر که شلوغ و هم همه بود 

باز خدا رو شکر روز قبلش تونستم بسته رو به دستت بدهم و تو هم دستاتو گذاشتی روی 

دستم گفتی این چیه که من باید بگیرم بعد دستامون چند ثانیه ای تو دست هم قفل شد 

شاید بعد اینهمه سال بهترین هدیه ای بود که خدا بهم داد انگاری مثل معجزه بود دستات 

مثل پنبه نرم و با احساس بود برای اولین بار توی کل زندگیم دستام توی دست مردی نامحرم

قفل شد و تونستم دستهای مهربونت رو لمس کنم می دونم بهم می خندی ولی برام بهترین

معجزه بود خیلی از اون روزی که رفتی بدجور بی قرارت شدم خیلی دلتنگی ات بیشتر از 

همه اون سالها بیشتر داره خفه ام می کند یادمه وقتی بسته رو دادم گفتی این چیه چقدر 

سنگینه واقعا شیرازی هستی خخخخ این ها رو نمی گم که ناراحت بشی اینها حرف عشقم

به تو هست 

 عصر کلی مهمون خونمون داریم خانمهای همکارهای بابام 60 نفری هستند مجلس بزن و 

برقص داریم صبح کلی کار دارم  باید برم آرایشگاه البته من اصلا دختر قرتی 

نیستم ولی شیک و مرتب و آراسته هستم و لباس می پوشم از اینکه موهام رو بندازم از روسریم

بیرون اصلا خوشم نمیاد ولی من خیلی رنگ و وارنگ مانتو هایم هست و طرح هایی که 

واسه مانتو هام میدوزم خودم طراحی می کنم از جلف پوشیدن و زننده بودن اصلا خوشم 

نمی اید بقیه حرفهام رو شب میزنم دوستت دارم احسان جونم خوب بخوابی صدف زندگیم فرشته 

مهربون قلبم