پدره به دخترش می گوید دخترم داری میروی مدرسه از خودت مواظبت کن

یک عده کارگر ایرانی بر سر ساختمان کار میکنند

از تصادف جان سالم به در برده بود و می گفت زندگی اش را

مدیون ماشین مدل بالایش است و خدا همچنان لبخند میزد

قطاری سوی خدا میرفت همه مردم سوار شدند ............

به بهشت رسیدند همه پیاده شدند .........و فراموش کردند

که مقصد خدا بود نه بهشت

نمازتو خواندی وووووووووووووووای عمو جان بذار از راه برسم خسته و کوفته ام

و گفت به نظرتان علت استقامت شما در عرصه رقابت چیست گفت

بسم الله الرحمان رحیم  کمبود پول خرد

میگوید آقا شما کتاب مرده رئیس خانه اند را دارید

فروشنده می گوید نه...................

ما خیلی کتابهای تخیلی نمی فروشیم

خواهان او هستی

                                     (سیمین دانشور)

یک روز به شدت دچار تنگدستی و گرسنگی شد او فقط یک سکه داشت

تصمیم گرفت از خانه بعدی تقاضای غذا کند با این حال وقتی دختر جوان زیبایی

در را برویش گشود دستپاچه شد وبه جای غذا یک لیوان آب خواست

دختر جوان احساس کرد که او بسیار گرسنه است برایش یک لیوان بسیار بزرگ

شیر آورد پسرک شیر را سر کشید و آهسته گفت چقدر باید بپردازم دختر جوان

گفت هیچی پسرک گفت از صمیم قلب از شما متشکرم ولی پس از ترک خانه

از نظر روحی خود را قویتر حس میکرد بلکه ایمانش به خداوند و انسانهای نیکوکا

بیشتر شد تا پیش از این ماجرا آماده شده بود دست از تحصیل بکشد پسرک هاروارد

نام داشت سالها بعد......زن جوانی به بیماری مهلکی گرفتار شده بود وپزشکان از

درمان وی عاجز بودند او به شهر بزرگتری منتقل شد دکتری برای مشاوره در مورد

وضعیت این زن فرا خوانده شد وقتی او نام شهری که ان زن جوان از آنجا آمده

بود شنید برق عجیبی در چشمانش نمایان شد مصمم به اتاقش باز گشت و و با

خود عهد کرد هر چه در توان دارد برای نجات زندگی وی بکار گیرد مبارزه آنها بعد

از کشمکش طولانی با بیماری به پیروزی انجامید و روز

ترخیص بیمار فرا رسید زن با ترس و دلهره صورتحساب را گشود او اطمینان

داشت تا پایان عمر باید برای پرداخت صورتحساب کار کند نگاهی به صورتحساب

انداخت جمله زیر به چشمش خورد همه مخارج بیمارستان با یک لیوان شیر

پرداخت شده

از خاطرات دکتر هاروارد کلی

برای مامان بزرگ‌ها و بابابزرگهایم سالگرد گرفته بودند هر سال نزدیک عید مراسم 

می گیرند وای خسته شدم پنج شنبه هفته پیش هم واسه خواهر دامادمون روضه گرفتیم 

دو تا پنج شنبه مراسم ها خیلی خسته کننده بود هر روضه ای که خوندیم ۱۲۰ نفر 

مهمون خونمون اومدند مجلس در خانه گرفتن خیلی دنگ و فنگ دارد دیگه خدا رو شکر 

که به خیر و خوشی تموم شد من  حلوای هویچ رو درست کردم و خرماها را تزیین کردم 

میخواستم شیرینی هم درست کنم که مامانم گفت خسته میشوی میریم از بیرون میخریم 

دیگه میوه ها هم روی تمام میزها بود که بصورت سرو سرویسی بر می داشتند وای که نگم 

برایت که مامانم یک مهمونی که می خواهند بگیرند چقدر استرس وارد می کنند چه موقع 

مجلس چه قبل مجلس هر چه می گوییم مامان آروم باش ما حواسمون هست فایده ای ندارد 

مامان مریم تو هم همینطور هستند یا خونسرد هستند چقدر خوبه آدم خونسرد و ریلکس 

باشد راستی احسان جونم الهی من فدای استوری قلب ات بشم و جمله های قشنگ که میذاری 

دلم بیشتر برایت تنگ میشود راستی پست جدیدت چقدر تامل برانگیز بود ای کاش معجزه شود 

و جسد اش پیدا شود و یا شاید اصلا زنده باشد و کسی نجات اش داده باشد خدا خودش کمک 

کند وای چه فجیع هست خدا واسه هیچ پدر و مادری داغ عزیز نیاورد خدا خودش به جوونی آرمان 

رحم کند ماشالله چه بچه بودند اینها از چند سالگی دوست بودند چه کم سن و سال بودند 

احسلن جونم ممنونم ازت الهی من فدای قلب خوب و پاک ات بشم من که آنقدر خوبی رفتی 

با پدر و مادر غزاله  صحبت کردی و ازشون فرصت خواستی تو چقدر ماه هستی چقدر 

واسطه گری ثواب دارد اجرت با امام رضا ع عزیز جونم ای جانم چه ناراحت شدی پایین 

پست جواب اون خانمی که گفته بود که بسه دیگه خسته شدیم نوشتی خسته نباشی یعنی 

من  عاشق جواب دادن های رک ات هستم هنوز نمیذاری طرف حرف اش رو بزنه جواب 

اماده داری ولی خداییش چقدر بعضی ها بی احساس هستند فقط به دنبال دغدغه های 

خودشان هستند تو هم ناراحت نباش انشالله درست می شود امید به خدا خودت خبر 

خوبه رو می دهی 

ولی نگران نباشیم خودش گفته قبل از نمره دادن اگر پشیمان بشوید

غلط هایتان را پاک میکند

1 قضاوت دیگران تاثیری بر زندگی من ندارد 2 مردم وظیفه ندارند مرا درک کنند

3 ما مسئول اصلاح یا تربیت کردن دیگران نیستیم4 از کسی در برابر لطفی که به او میکنیم

توقعی نداشته باشیم 5 کسانی که رفتار ناجوانمردانه با ما داشته اند توسط کائنات مجازات

خواهند شدهرچند که ما هرگز متوجه این نشویم 6 دنیا سخاوتمند تر از آن است که موفقیت

کسی راه موفقیت مرا تنگ کند 7 ملاک ما رفتار شرافتمندانه و انسانیست نه مقابله به مثل

نباشی من مطمئن هستم این فصل دوم هم موفق می شوی راستی  روز پرستار را به مامان 

مریم گل ات تبریک می گویم امیدوارم تنشون همیشه سالم و شاد باشند و سایه شان همیشه 

بالای سرت باشند امیدوارم از هدیه هایی که براشون فرستادم خوششان بیاید اگر هنوز بهشون 

ندادی امروز که روز پرستار هست بهشون از طرف من تقدیم کن امیدوارم بپسندند راستی احسان 

جونم تولد خوش گذشت امیدوارم از هدیه هایی که فرستادم خوش ات آمده باشد و تولد هم اگر کم و 

کسری داشت به بزرگی خودت ببخشی دیگه آقای سعیدی مسئول این کار بودند و زحمت کشیدند

راستی امیدوارم پدر و مادر غزاله اون پسر را بخشیده باشند ولی باید حق بدهیم که نبخشیده 

باشند چون ما جای اونها نیستیم که بتوانیم تصمیم بگیریم چون درد بزرگی هست که ببخشش 

اش به این آسونی ها نیست واقعا نمی شود به زور رضایت گرفت داغ دخترشون با هیچی 

ترمیم نمی شود خدا بهشون صبر بدهد راستی احسان جونم سفر شمال خوش گذشت 

چه خوب که مسافرت رفتی و از هوای آلوده تهران کمی نجات پیدا کردی واقعا مواظب ‌

خودت باش چون آلودگی هوا مشکل جدی شده مراقب خودت باش میوه و سبزیجات زیاد 

بخور راستی امروز جایت خیلی خالی خورشت کرفس درست کردم ای کاش مشهد بودی 

ای کاش روزی خودم واست غذاهای خوشمزه درست کنم البته دست پخت مامان مریم 

عزیزت رو حتما بیشتر دوست داری حتما ایشان تجربه شان بیشتر از من هست 

و یک عمر هست دست پخت ایشان را خورده ای مسلماعادت کرده ای الهی خدا حفظ شان 

کند من هم خیلی ایشان را دوست دارم قیافه مهربون و دوست داشتنی دارند و خیلی تو دل 

برو هستند الهی ای جانم 

احساس عشقی که به آنها منتقل کرده ای فراموش نخواهند کرد

دلم برای کسی تنگ است که اینجا می آید و نوشته هایم را

می خواند و می خواهد دوستم نداشته باشد